الگوریتم RankBrain
در مقاله گذشته ما دو الگوریتم دزد دریایی و مرغ مگس خوار را مورد بحث و بررسی قرار دادیم. حال به دیگر الگوریتم گوگل یعنی الگوریتم RankBrain خواهیم پرداخت. از آنجایی که معنای لغوی زیبایی در برگردان آن به فارسی قابل دسترس نبود از همان عبارت اصلی RankBrain در طول مقاله استفاده خواهیم کرد.
در ۲۶ اکتبر سال ۲۰۱۵ بود که تیم گوگل از یک هوش مصنوعی قدرتمند که بر اساس یادگیری ماشین کار می کرد، رو نمایی کرد.هدف این الگوریتم ارائه نتایج جست و جو با کیفیت تر و دقت زیاد بر اساس ارتباط و یادگیری ماشین می باشد.
با مطالعه الگوریتم مرغ مگس خوار شاید این سوال به ذهنتان بیاید که تفاوت این دو الگوریتم در کجاست؟
خیلی ها ممکن است کارایی این دو الگوریتم را یکی بدانند و یا یک الگوریتم را بخشی از الگوریتم دیگر بدانند.
در اصل شاید بتوان گفت که این دو در یک راستا کار می کنند اما هیچ شباهتی با یکدیگر ندارند.
به طوری که RankBrain یک الگوریتم متفکر و مرغ مگس خوار (Hummingbird) یک حافظه است.
الگوریتم RankBrain دو وظیفه اساسی دارد :
1- درک کلمه های کلیدی جست و جو شده
2- اندازه گیری نحوه ارتباط یک کاربر با مطلبی که جست و جو کرده و میزان رضایت او از محتوای پیدا شده.
Andrey Lipattsev از اعضای گوگل در سال ۲۰۱۶ سه فاکتور مهم در الگوریتم جست و جو گوگل را لینک ها، محتوا و RankBrain طبقه بندی نمود.
تصویر زیر چارتی از رفتار احتمالی الگوریتم RankBrain می باشد.
به زبان ساده تصور کنید شما عبارت “دلایل کمر درد” را در گوگل جست و جو می کنید، خب اینجاست که الگوریتم RankBrain با کمک هوش مصنوعی خود مفهوم عبارت شما را درک می کند و نتایجی را برای شما طبقه بندی می کند.
اکثر کاربر ها بر روی وب سایت های اول تا سوم کلیک می کنند و درصد کمی از کاربران هستند که به وب سایت های چهارم و پنجم و درصد بسیار کمتری به صفحه شماره دوم گوگل برای دست یابی به جواب سوالی که از گوگل پرسیده بودند می روند.
حال تصور کنید شما برای عبارتی که جست و جو کرده بودید به وب سایت اول سر می زنید اما محتوای درون آن وبسایت برای شما راضی کننده نیست و شما مجبور به ترک آن می شوید، در این لحظه هوش مصنوعی و قابلیت یادگیری ماشین RankBrain فعال می شود و اگر کاربران دیگری همان عبارتی (دلایل کمر درد) که شما جست و جو کرده بودید را در گوگل جست و جو کند و مجدداً به همان وب سایتی برود که شما را راضی نکرده و او را نیز راضی نکند، الگوریتم RankBrain به آن وب سایت یک نمره منفی می دهد و در دراز مدت با اضافه شدن کاربران ناراضی باعث افت رتبه بندی آن وب سایت می شود.
در نقطه مقابل اگر کاربرانی که به وبسایت شما می آیند جواب سوالشان را به درستی بگیرند و سایت شما را با نارضایتی ترک نکنند الگوریتم RankBrain به شما امتیاز مثبت می دهد و باعث افزایش رتبه بندی شما می شود.
در بحث الگوریتم RankBrain به دو عامل بر خواهیم خورد. Dwell time و Click Through Rate یا همان (RTC).
Dwell time به طور کلی مدت زمانی است که یک جستوجو گر گوگل بعد از مشاهده نتایج و کلیک بر روی آن در آن وب سایت سپری می کند.
به بیان ساده همان گونه که در پاراگراف بالا توضیح دادیم اگر شما کاربر ناراضی باشید وب سایتی که بهش سر زدید را در زمانی کمتر از ۲ تا ۳ دقیقه ترک می کنید و اگر کاربر راضی باشید و نتایج جست و جو برای شما مطلوب باشد شما مدت زمان بیشتری را در آن وب سایت سپری خواهید کرد.
این میزان بازه های زمانی را Dwell time می گویند که اگر شما صاحب وب سایت و دارای کسب و کاری هستید، باید با درج محتوای ارزشمند و ایجاد یک محیط کاربر پسند، Dwell time مفیدی را رقم بزنید تا بهبود رتبه بندی شما را بهبود ببخشد که بازهی مفید آن چیزی در حدود ۳ تا ۵ دقیقه به بالا می باشد.
RTC نیز میزان درصد کاربرانی است که در زمان جستوجو بر روی لینک شما کلیک می کنند.
در نهایت اگر می خواهید رتبه بندی خوبی داشته باشید و به کسب و کارتان رونق دهید لازم است که بر روی محتوایی که تولید می کنید و میزان کیفیت آن دقت کنید اگر آشنایی کامل با علم محتوا نویسی ندارید، می توانید مقاله محتوا ما را مطالعه بفرمایید.
نکته دیگر که باید به آن توجه نمایید ایجاد یک محیط کاربر پسند است که اگر رابط کاربری بدی داشته باشید، تمام تلاشتان هرچند محتوای بسیار با کیفیتی تولید کرده باشید هدرخواهد رفت.
الگوریتم Possum (صاریغ)
در مقاله گذشته الگوریتم کبوتر را مورد بررسی قرار دادیم و ویژگی های این الگوریتم، همچنین تأثیر آن بر سئو محلی را باهم بررسی کردیم.
اما از سال ۲۰۱۴ و پس از اجرای الگوریتم کبوتر، میزان کسب و کارهای اینترنتی رشد زیادی داشتند و این رشد همچنان روند صعودی دارد.
با این تفاسیر گوگل نیاز به یک الگوریتم پیشرفته تر برای بهبود و مکملی برای الگوریتم کبوتر داشت و این اتفاق در سال ۲۰۱۶ با الگوریتم Possum (صاریغ) انجام پذیرفت.
این الگوریتم که بسیاری از وب سایت های داخلی آن را به اشتباه موش کور ترجمه کرده اند، صاریغ ترجمه می شود.
با وجود الگوریتم کبوتر اما بسیاری از کسب و کارها، با اتفاق افت درآمد و کاهش جذب مخاطبین روبرو شدند، چرا که الگوریتم کبوتر از سیستم مکان یابی حرفه ای و همچنین تحلیل کلمات کلیدی برخوردار نبود.
بیشتر آسیب ها به کسب و کارهایی وارد شد که در حومه شهرها بودند و خدماتی را ارائه می دادند که نقاط اصلی شهر و حتی شهرهای دیگر هم قابل ارائه بودند.
همچنین اگر شخصی یک آدرس در مکانی مطلوب داشت اما با استفاده از آن دو کسب و کار را اداره می کرد، این الگوریتم به هر دو کسب وکار شخص امتیاز مثبتی می داد و به نحوی حق کسب و کارهای دیگر را ضایع می کرد.
هدف الگوریتم Possum نتایج متنوع تر بر اساس مکان جستجوگر و آدرس کسب و کار می باشد.
این الگوریتم با بررسی مکان جستوجو گر و آدرسهای درج شده در وب سایت ها و تحلیل کلمات کلیدی سعی به ایجاد یک پل میان جستجو گر و صاحبان کسب و کارها با بهترین و نزدیکترین موقعیت جغرافیایی را دارد.
در این الگوریتم همیشه باید حواستان به استفاده نکردن از یک آدرس مشترک برای چند کسب و کار و همچنین رقیبانی که آدرس کسب و کارشان نزدیک به محل جستجوگر است، باشد.
اطلاعات کاملی از عملکرد این الگوریتم در دست نیست به همین دلیل سعی کردیم تا با زبانی ساده با این الگوریتم آشنایی جژئی پیدا کرده باشید.
الگوریتم Fred
آخرین بروز رسانی مورد تأیید گوگل، فرد نام دارد که در سال ۲۰۱۷ توسط Gary illyes به عنوان یک جوک پیشنهاد شده بود، نامگذاری شد.
بعد از تأیید رسمی این الگوریتم توسط گوگل بحث و توضیحی دقیقی در ارتباط با این الگوریتم منتشر نشد.
اما بعد از بررسی های دقیق تر مشاهده گردید که هدف اصلی این الگوریتم فیلتر کردن نتایج جست و جوی کم کیفیت که تنها هدف آنها ایجاد تبلیغات و کسب درآمد از آنها است می باشد.
این الگوریتم مانند یک فیلتر قوی به دنبال وب مسترهایی می گردد که دستور العملهای گوگل را نقض کرده اند.
شاید شما هم در وبگردی هایتان با تبلیغاتی روبرو شده باشید که بعد از کلیک شدن بر روی آن، شما را به یک صفحه بی ارتباط با موضوع تبلیغ شده هدایت می کند.
در اصل شخصی که آن تبلیغ را قرار داده به هیچ عنوان قصد رساندن سود و ایجاد یک تبلیغ سودمند برای شما نبوده و تنها قصد آن سودجویی و کسب درآمد از آن تبلیغ بوده است.
نگران نباشید چراکه الگوریتم فرد انتقام شما را خواهد گرفت.
این الگورریتم با شناسایی چنین تبلیغاتی آنها را فیلتر می کند و وب سایتی را که این تبلیغات را انتشار داده است، با چوب دستی خود تنبیه می کند که نتیجه آن افت شدید رتبه بندی آن وب سایت خواهد بود.
محتوای ضعیف و کم ارزش و تبلیغ محور از مخاطراتی هستند که الگوریتم فرد را برای جریمه کردن شما ترغیب می کند.
به طور کلی با رعایت یک نکته کلیدی در علم محتوا نویسی و سئو خیال شما از جریمه شدن و افت رتبه بندی گوگل راحت می شود.
آن نکته چیزی نیست جزء معیار قرار دادن مخاطبین. همیشه یادتان باشد که در محتوایی که تولید می کنید، تنها و تنها مخاطبین خود را معیار قرار دهید و سعی به کسب رضایت آنها کنید.
نکات دیگری نیز همانند امتناع از روش های سرعت بخشی به رتبه بندی گوگل و … وجود دارند که رعایت آنها امری ضروری است.
اما اگر شما همیشه مخاطبین خود را معیار قرار دهید هیچ وقت محتوای کم ارزش و ضعیف و تبلیغ محور تولید نخواهید کرد.
پس همیشه در هنگام تولید محتوا سعی کنید محتوا را برای کسب رضایت مخاطبین خود تولید کنید نه برای کسب رضایت گوگل، رعایت این نکته مهم باعث افزایش رتبه بندی وب سایت شما و بهبود کسب و کارتان خواهد شد.